براي تو مي نويسم …
براي تو مي نويسم … تويي كه نه بهانهاي براي وجودم، بلكه تنها دليل بودنم هستي.. براي تويي كه گرفتاريهاي روزمرهي زندگي مانع بودن هميشگي من دركنار توست، كه اين نه وظيفه بلكه آرزوي من است. روزها از پس يكديگر ميگذرند اينقدر با سرعت كه گاهي با نگاه به تقويم به تاريخ نوشته شده در آن شك ميكنم… و تو سرشار از حس كودكي با شيطنتهاي خاص خودت اين روزها را پشت سر ميگذاري و من دل تنگ توام…….. اينقدر دل تنگم كه زماني كه كنار هم هستيم با تمام وجود در آغوش مي فشارمت و تو متعجب از اين رفتار نگاهم ميكني و آهسته مي خندي… آخر تو نميداني چيست؟؟ نميداني چيست حس گرم داشتنت و آرزوي در آغوش گرفتنت لحظه به لحظه… هميشه بيقرارت هستم فرشته كوچولوي خونه…
التماس دعا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی