محمد علیمحمد علی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

حاج علی مامانی

سفر به کربلا 1

1390/4/18 13:04
نویسنده : یاسمین
517 بازدید
اشتراک گذاری

علی عزیزم

چهار ماهه بودی که امام حسین ما را طلبید و ما هم شدیم کربلایی.................

باید بگم که بابام مدیر کاروان است و این سفر نیز از لطف  خدا و بابام بود.البته در این سفر دایی حسین و پسرش رضا و دایی محمد (داییهای خودم هستن)و دایی مهدی با ما همسفر بودن.

قند عسلم من چهار ماهه باردار بودم که میخواستم با بابا جون بریم کربلا اما من آبله گرفتم و قسمت نشد که بریم اما بابام قول داده بود وقتی شما به دنیا اومدی سه تامون را با هم ببره.که در 30 بهمن 1389 قسمت شد که بریم .هرچه به روز رفتن نزدیکتر میشدیم  استرسم بیشتر میشد چون نگران بودم که نکنه شما مریض بشین یا اینکه آیا من میتونم به درستی مواظب شما باشم،این بار هم مثل مکه توکل کردم به خدا و راهی سفر شدیم.چه روز خوبی بود روز رفتن ...

 و اما بعد..........

تا نجف راهی نیست. حرم مطهر از دور پیداست.

 یا علی من کجا اینجا کجا!

هتل یس اینقدر نزدیک به حرم هست که باورش مشکل است . از هتل که بیرون میایی کفشداریهای حرم است.ما اینجا همسایه حرم هستیم.

السلام علیک یا اخا رسول (ص)

 زیارتنامه حضرت علی خیلی متفاوت از زیارتنامه های دیگر ائمه است.از زمانی که در مسیر نجف هستی .وقتی دروازه شهر را میبینی. وقتی چشمت به گنبد حضرت می افتد.وارد حرم می شوی....

همه همه دعای مخصوص دارد. بعد از زیارتنامه حضرت دو رکعت نماز هدیه به ایشان و دو تا دو رکعت به حضرت آدم و نوح می خوانی و ادامه زیارتنامه... .

خود ضریح حضرت هم نسبت به بقیه ضریح ها دو پنجره بیشتر دارد.دور تا دور حیاط هم مرقد علما و صلحاست.

وقتی برای اولین بار رفتیم زیارت شما رو دربست سپردم به امام علی  چون میدونستم نگهداری از یک پسر چهار ماهه بدون لطف امام علی امکان نداره.قربون امام علی برم واقعا همه جوره هوای من و پسرم رو داشت چون نگهداری علی خیلی راحت تر از خونه بود.

از حرم که بیرون می آیی.از یک بازار می گذری و به وادی السلام می رسی.اینجا به زیارت پیامبران هود و صالح و مقام امام صادق(ع) و مقام امام زمان(ع) و مرقد علمایی چون آیه ا... قاضی  می رویم.

خدایا من از نجف استفاده نکردم.چون علی آنقدر کوچک بود که احتیاج به نگهداری مداوم خودم را داشت.اما می دانستم همینکه توانسته ام از نزدیک به مولایم سلام کنم و در این مکان مقدس نفس بکشم باید خدا را بسیار شاکر باشم.من مطمئن هستم نگهداری از زائر کوچک امام علی اجرش از زیارتنامه های طولانی بیشتر است.و میدانم که امامان به واسطه این طفل چهارماهه به من هم نظر میکنند. همیشه سعی میکردم هنگامی که به زیارت می روم علی نیز با من باشد.

علی جان

شب آخر که نجف بودیم برای نماز مغرب و عشا که رفتیم به خاطر اینکه اذیت نشی گفتم الان وداع میکنم و آخر شب دیگه نمیام.اما مگه پسر گلم راضی شد ساعت ١٠.٣٠ شب بود که شروع کردی به گریه کردن  و هرکاری میکردیم ساکت نمیشدی به خاطر اینکه بقیه مسافرها اذیت نشن سریع آمادت کردم و بردمت حرم امام علی .وقتی رفتی داخل حرم و زیارت کردی دیگه اصلا گریه نکردی و بعد مدتی خیلی آروم خوابیدی.حاج علی مامانی مطمئن هستم دوست داشتی یکبار دیگه بری زیارت و تو با گریه کردنت توفیق یک زیارت دیگه رو به ما دادی . قربون دلت برم که اینقدر امام علی رو دوست داری.

بازهم مرا اینجا بطلب.

ادامه در پست های بعدی......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

baran
9 مرداد 90 15:49
به به!
آقا علي كربلايي هم هستن!


بله خاله جون تازه منتظرم هوا خنک بشه تا دوباره برم کربلا واقعا دلم تنگ شده.
مامان محیا
10 مرداد 90 10:19
خوشبحالتون. ما خیلی دلمون میخواد. مخصوصا بابا علی. اما تا حالا که نشد


سلام مامان خانم.اتفاقا امروز دوباره بابام کاروان برده و رفته کربلا.انشاالله که امام حسین شما رو هم بطلبه.من در شبهای قدر برای شما دعا میکنم.التماس دعا.