محمد علیمحمد علی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

حاج علی مامانی

خدایا میشه خیلی محکم محکم تنگ بغلم کنی؟

1390/6/13 11:53
نویسنده : یاسمین
2,260 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وجود مادر

سلام جیگرم

دیروز در سجده بعد از نماز مغرب گفتم:

 خدایا میشه خیلی محکم محکم تنگ بغلم کنی؟

و بی اختیار گریه کردم دلم بدجوری هوای خدا رو کرده بود و میدونستم که خدای مهربون از رگ گردن به من نزدیکتره و این من هستم که به خاطر مشغله زندگی بعضی وقتها از خدا یکم فاصله میگیرم و اینجور دلتنگ میشم.اما بعد از درد دل کردن و گریه کردن سبک شدم و خدا رو همین نزدیکی های خودم حس کردم. احساس کردم که دارم با مادرم درد دل میکنم و میدونم که خدا از مادر ها هم دلسوزتر و مهربون تره.خدا جون با تمام وجودم دوستت دارم کمک کن که هیچ وقت از شما دور نشم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان وانیا
13 شهریور 90 12:13
سلام عزیز وانیا تو این دو سال خیلی بهم وابسته بود به حدی که دیگه خسته شدم و از شیر گرفتمش ولی انگار همونطور که خدا مقرر کرده در این مدت به رشد ذهنی کافی میرسند و این موضوع رو درک میکنن چون بدون هیچ مقاومتی پذیرفت و دیگه اصرار نمیکنه راستی ممنون که به ما سر زدی و نظر گذاشتی انشالله علی جان هم همیشه سلامت باشه


حتما درست میگی.انشاالله.
نوشین
13 شهریور 90 12:42
سلام یاسمین جون از اینکه به وبلاگم سر زدی ممنون .لطفا وقتی این حال خوب بهت دست میده منم دعا کن با اجازه لینکت میکنم .


سلام عزیزم.اگه لایق باشم حتما.خوشحال میشم.راستی آدرس وبلاگ رو نزاشتی.
سمانه
8 مهر 90 18:59
سلام عزیزمممممم ســـــ لام خوبیـــــــــد؟ وبلاگ قشنگــی دارید خدا کوچولوی نازتونو حفظ کنه پسرکوچولوی منم وبلاگـــی داره خوشحال میشم اگه به وبلاگش سر بزنید اگه دوست دارید وبلاگ پسر منو با نام محمدباقر کوچولو لینک کنید و بهم خبر بدید تا وبلاگ شما را هم لینک کنم منتظرتونممممممم خدانگهدار