سلام وجود مامانی این چند روزه سرمون شلوغ بود نتونستم مطلب جدیدی بزارم چون پنج شنبه شب مهمان داشتم الحمدالله به خوبی برگزار شد. دوربین گذاشته بودم روی گل میز تا یادم باشه عکس بگیرم و بزارم تو وبلاگ اما وقتی سفره رو چیدم اینقدر مشغول بودم(چون تا آخرین لحظه دست تنها بودم)که یادم رفت. دیروز همراه مامان جون و باباجون و داییهات دعوت بودیم رستوران که جای همتون خالی خیلی خوش گذشت.بعد از افطار هم رفتیم بستنی نعمت و به سلیقه خودمون بستنی خوردیم که علی هم از مزه توت فرنگی و خامه ای خیلی خوشش اومد. امشب هم مادر شوهرم مهمان داره و باید برم کمکش البته امروز خودمون خونه عمم دعوت بودیم که چون مادر شوهرم مهمان داره ما نمیریم.(حیف شد!) علی هم که ...